نوشته اصلی توسط
golsa banoo
سلام من 22 سالمه نزدیک 2 ماهه با پسری 27 ساله نامزد هستم و بینمون صیغه محرمیت خوندن ، که 4 فروردین مهلتش تموم میشه . توی این مدت متوجه شدم ایشون تمام حرف های منو به پدرشون منتقل میکنند و پدرشون چند شب پیش منزل ما اومدن و جلو خانواده دو طرف از شخصی ترین حرف هایی که من با نامزدم گفته بودم گرفته تا مسایل دیگه صحبت کردن در اخر من از برخی صحبت هام عذر خواستم و گفتم ایشونو خیلی دوست دارم و میخوام باهاشون زندگی کنم اما وقتی مادرم از نامزدم پرسید که منو دوست داره یا نه نامزدم سکوت طولانی کرد و گفت باید مشکلاتم حل بشه . مادرم خیلی بد بین شده و مدام دنبال راهی میگرده که نامزدم دوست داشتنشو به من ثابت کنه ، عدم استقلال فکری و عدم مدیریت بین همسر و خانواده هم ضمیمه شده و پدرم تاریخ عقد و عقب انداخت و خواست که ما بعد عید مشاوره بریم و بعد مشاوره تصمیم بگیریم اما هم خانوادم نسبت به ایشون بد بین هستند هم اجازه نمیدن من به نامزدم زنگ بزنم میگن باید خودش زنگ بزنه و اگه زنگ بزنه معلومه پشیمون نشده . من دلم میخواد هم این تعادل و ایجاد کنم هم دلم میخواد که اون تماس بگیره و خیال خانوادمو راحت کنه هم دوستش دارم و میخوام برگرده اما میدونم با این اخلاق هیچ دختری نمیتونه با ایشون زندگی کنه ... باید چی کار کنم؟